یه تشبیهه


امروز در کمال تعجب یک خرس سوار اتوبوس شد.هیچ کس هم جز من تعجب نکرد.قسمت خانم ها پر بود و با اینکه تو قسمت آقایان جا بود اومد ورو به خانم ها ایستاد.اما مهمترین چیز این بود که خرسه تسبیح داشت.میدونم که باورتون نمیشه!چیزی نمیگفت و فقط دونه هاشو جابجا می کرد

شادمان.کسی پیاده میشه؟نبود؟اینو راننده گفت_ 

یه خانمی داد زد که آقا نگه دار.حین پیاده شدن خانومه خرسه به حرف اومد.همین اتفاق تو دو ایستگاه بعدی هم اتفاق افتاد.خرسه حرف میزد یعنی زبون مارو بلد بود

خانومی میشه چند لحظه مزاحمتون بشم؟........جیگرتو بخورم_

اول فکر کردم این جمله هارو حفظ کرده ولی دیدم  خرس خلاقیه

اوخ.انقدر اخم نکن.نازت خریدار نداره ها.عجب.....داره..به به .هوی راننده نگه دار مگه نمیبینی خانم میخوان پیاده شن_
این صحنه ها و دیالوگ ها همینجوری تکرار می شد.تا اینکه یه خانم پیری گفت آقا بس نمی کنی؟به ناموس مردم چی کار داری؟یه ساعته خیره شدی این طرف.واسه چی این کارارو می کنی ؟
:خرسه گفت
الله جمیل و هو یحب جمال